دو سه سالی وبلاگ بچه ها رو بروز نکردم و چیزی ننوشتم علتاش زیاد بود که مجال گفتنش نیست...
تغییرات زیادی داشتیم از جمله :
امیررضا شش و نیم ساله و ارتمیس چهار ساله شده
کار مامانی به تهران منتقل شد و تیرماه 96 به تهران نقل مکان کردیم
از مهر امسال امیررضا میره مدرسه
آرتمیس یه عمل جراحی لوزه سوم در پیش داره
هنوززززز بدغذا هستن
اومدن به تهران و مشغول شدن تو مدرسه و مهد دوزبانه زبانشون رو تقویت کرده و خیلی راضی هستم از این قضیه
ما پیرتر شدیم و بیماری و ...
هنوز بچه های خوبی هستن و رابطه بسیار خوبی با هم دارن
آرتمیس خیلی دخترونه شده و دلسوز مامان... عاشق مهربونیاشم ولی شیطونیاش هم اذیتم میکنه بعضی مواقع از کوره در میرم.
امیررضا دقیق و حواس جمعه تو درس خوندن
مربی ارتمیس (خاله تیچر فرزانه) میگه ارتمیس فلفل منه
امیررضا وضعیت خوشنویسیش راضی کننده است و توی جلسه 9 آبان مربی از ایشون تعریف کرد
امیرم عاااااااشق شطرنج شده و بسیار حرفه ای (به نسبت سنش) بازی میکنه
بعد از سالها تاخیر...برچسب : نویسنده : artemiskarimi بازدید : 62